زمستان لطفا نیاسقف ها فرو ریخته است

این روزها و هفته ها عجیب دلگیر بودزلزله کرمانشاه غم بدی روی دل تک تک ایرانیها گذاشت هنوز خرابیهای جنگ لعنتی درست نشده کل زندگی مردم ویران شد گاهی گریه هم آدم و سبک نمیکنه روزی که با بچه های چتر احساس قرار داشتیم بریم بازار برای خرید مواد ضروری برای ارسال به کرمانشاه اونقدر بیطاقت و ناراحت بودم که پشت تلفن با چند نفر از بچه ها داد و دعوا کردم که چرا اینقدر معطل میکنن یکساعتم تو اون لحظه ها یک عمر محسوب میشد و بدتر از همه موقع خرید چادر مسافرتی وقتی با قیمت های سه برابر شده مواجه شدیم و فروشنده گفت الان وقت گرمیه بازار ماست و قیمتها گرون شده میخواستم فروشنده رو خفه کنم وواقعا فهمیدم هر بلایی سرمون میاد مصداق اون عبارت از ماست که بر ماست    با خودم فکر کردم اگه الان خانواده این فروشنده همون وضعیت زلزله زده ها رو داشتن بازم با نیش بازش همون حرفای چندش آور و میگفت؟؟؟امیدوارم توی همین دنیا هرکی هر بدی و رذالتی در حق دیگران میکنه عینا برای خودش اتفاق بیفته تا حال بقیه رو درک کنه ولی خداییش وقتی برای خرید پتو رفتیم به محض اینکه فروشنده فهمید برای چی داریم این تعداد خرید میکنیم توی هر پتو حدود ده هزارتومن تخفیف داد و گفت به قیمت خرید خودم میدم بهتون و باز امیدوارم توی همین دنیای خاکی و بی ارزش این محبتش برای خودش و خانواده اش جبران بشه خلاصه به محض اینکه دوست و آشنا فهمیدن ما داریم خرید میکنیم تا ارسال بشه ماشین ماشین وسایل جلو در خونمون میفرستادن طوری که پارکینگ واسه ماشینهادیگه جا نداشت و خدا روشکر با کمک دوستان همه چی بسته بندی و آماده و توسط یکی از پزشکان متعهد ارسال که خودشون شخصا همراه محموله ما برای حضور و کمک به کرمانشاه رفتن و این کوچکترین کاری بود که میتونستیم انحام بدیم اما زخم و غم این اتفاق خوب بشو نیست مدام هواشناسی و گوش میکنم ببینم وضعیت هوا اونجا چطوره و اولین باره که دعا میکنم اونجا بارون و برف و سرما نباشه .... زمستان اندکی تامل لطفا سقفی در کار نیست دهه پنجاهی ها رو عشقه...