تعطيلات

روزاي تعطيل معمولا روزاي استراحت و كتاب و فيلم هست ولي اين دو روز تعطيلي واسه من يه كم شلوغتر بود كنار خانواد ه بودن  و مهموني و عيادت مريض رفتن به و تولد ...اوه اوه چقدر برنامه و كارهاي مختلف داشتم .گاهي در كنارخانواده آدم احساس لذت ميكنه از اينكه با كساني هستي كه بهشون تعلق داري و اونا هم بي بهانه دوستت دارن اميدوارم همه بتونن اين حس خوب و تجربه كنن چون زندگي در واقع فقط داشتن امكانات و پول نيست داشتن حس زنده بودن و زندگي كردنه وقتي حس زندگي در وجود ادم جاري باشه همه لحظه ها حتي ناراحتي ها هم واسه آدم تجربه اي گرانبها ميشه و از كنار هر چيزي كه ميگذري با يه ديد تازه تر بهش نگاه ميكني خوشحالم اين وبلاگ و دارم وبلاگي كه سالها رفيقم بوده و هست و منو از شركاغذ و خودكارو سررسيدهاي هرساله راحت كرده گرچه اونها هم در زمان خودش احساس و لذت خودش و داشت .

تولدم نزديك داره ميشه و پيشنهادات براي گرفتن تولد زياده ولي از همه بهتر تدارك دوست نازنينم و رفيق شفيقم بود كه ميخواست منوسورپرايز كنه و برنامه ريزي سفرچند روزه به كيش و برام تدارك ديده بود واقعا ازش ممنونم داشتن يه دوست خوب و همراه توي زندگي بزرگترين نعمته واسه آدمها گرچه خيلي ها قدر دوستي هاشون و نميدونن ولي من واقعا از داشتن اين موهبت بزرگ خدا رو شكر ميكنم .